امشب. . .
نمیدونم امشب چم شده ! حالم خیلی خرابه ( البته حال روحم نه جسمم )
نمیدونم تاحالا واسه شمام پیش اومده که دلتون بگیره و کسی رو نداشته باشین
تا باهاش درد و دل کنین ؟ کسایی رو دارم که خیلی باهاشون راحتم اما . . .
آخه میدونین یه حرفایی هست که آدم به هیچکس نمیتونه بزنه . . .
وقتی اینهمه حرف تو دل آدم جمع بشه یه جوری سر باز میکنه دیگه . مگه نه ؟
الان هم دلم سر باز کرده . دلم میخواد بشینم های های گریه کنم اما نمیدونم چرا نمیشه .
یه دیوار یا یه شرم لعنتی نمیدونم چیه اما هرچی هست مانع میشه که گریه کنم تا خالی بشم .
کاش میدونستم باید چکار کنم . حالم خیلی خرابه . . .